دمای انتقال شیشهای یا Tg نقطه مهمی است که در آن پلیآمیدها در سیستمهای شکست حرارتی رفتار متفاوتی از خود نشان میدهند. به محض اینکه دما از این حد عبور کند — که معمولاً برای مواد معمولی بین ۸۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد قرار دارد — زنجیرهای پلیمری تحرک بیشتری پیدا میکنند و ماده طبق تحقیقات منتشرشده در مجله علوم پلیمر سال گذشته، حدود ۶۰٪ از سفتی خود را از دست میدهد. در مورد پوستههای ساختمانی، انتخاب موادی که دمای Tg آنها حدود ۳۰ تا ۵۰ درجه بالاتر از دماهای معمول در امواج گرمایی باشد، پایداری ابعادی بهتری در مجموع فراهم میکند. نشانههای خوبی که باید به دنبال آن باشید شامل حفظ حداقل ۸۰٪ استحکام کششی اولیه در آزمون در دمای ۸۰٪ Tg، نرخ انبساط بسیار کمتر از ۰٫۲٪ در محدوده دمایی ۵۰ درجه سانتیگراد تا Tg، و ویژگیهای دیالکتریکی است که در مقایسه با اندازهگیریهای اولیه تنها دارای تغییری در حدود ۱۰٪ باقی میمانند.
چرخههای مکرر گرمایش و سرمایش، باعث تغییرات تدریجی در شکل مواد پلی آمیدی که در شکستهای حرارتی استفاده میشوند، میگردند. هنگامی که این مواد طی 5000 ساعت آزمایش در آزمایشگاه قرار میگیرند، نسخههای جریان بالا حدود 0.12 میلیمتر تغییر شکل باقیمانده نشان میدهند، اما همچنان حدود 89٪ از توان اولیه فشارش خود را بر اساس استاندارد ISO 899-1 حفظ میکنند. گزینههای تقویتشده با الیاف کربن مشکلات جریان سرد را در مقایسه با مواد معمولی تقریباً 92 درصد کاهش میدهند. برخی از فرمولهای جدیدتر عملکرد بهتری دارند و نرخ خزشی کمتر از 0.01٪ در ساعت را هنگام تنش 80٪ از حداکثر استحکام خود بر اساس آزمون ASTM D2990 نشان میدهند. ارزش این پیشرفتها در این است که پلیآمیدها را بسیار نزدیکتر به خواص انبساط آلومینیوم میبرد و تنها تفاوتی در حد 5٪ دارند. این تطابق دقیقتر به جلوگیری از مشکلات مزاحم در رابطها کمک میکند که در آن لایهها به دلیل نرخهای مختلف انبساط در طول نوسانات دمایی شروع به جدا شدن میکنند.
چسبندگی به لقی مکانیکی و چسبندگی شیمیایی متکی است. افزایش زبری سطح (Ra ≥ 3.2 µm) نفوذ پلیآمید را ممکن میسازد، در حالی که فرمولاسیونهای غنی از آمین، پیوند کووالانسی با اکسیدهای آلومینیوم را تقویت میکنند. پوششهای ترکیبی که شامل فعالسازی پلاسما و مواد افزایشدهنده چسبندگی هستند، مقاومت بینوجهی را 18٪ نسبت به سطوح بدون پرداخت افزایش میدهند و دوام بلندمدت را بهبود میبخشند.
چرخهدهی حرارتی (ΔT = 80°C) منجر به فرآیند شکست سه مرحلهای میشود: نرمشدگی پلیمر در دمای Tg، ترکهای ریز در لایه اکسید و در نهایت شکست ترکیبی چسبندگی-پیوستگی. میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان میدهد که جدایش در مناطق تمرکز تنش آغاز میشود که در آن اختلاف ضریب انبساط حرارتی (CTE) از 15 ppm/°C فراتر میرود، بهویژه در امتداد مناطقی از سطح مشترک که چسبندگی ضعیفی وجود دارد.
بررسیهای انجامشده در سال ۲۰۲۳ در دوازده سازه تجاری، یافتههای نگرانکنندهای درباره قطعات عایق حرارتی ساختهشده از پلی آمید و آلومینیوم به دست آورد. حدود دو سوم این نصبها در عرض تنها پنج سال از نصب، با مشکلات زودهنگام لایهلایهشدن مواجه شدند. با بررسی عمیقتر علل خرابی، محققان چندین مشکل رایج مؤثر در این شکستها را شناسایی کردند. بسیاری از این نمونهها پوشش چسب ناکافی روی سطوح خود داشتند که از حداقل استاندارد توصیهشده ۸۵٪ کمتر بود. برخی دیگر از موارد به دلیل چرخههای انبساط بیش از حد که از مقدار ۰٫۱۵ میلیمتر در هر متر فراتر میرفت، دچار آسیب شدند، در حالی که نفوذ رطوبت از طریق اتصالات بدون آببندی عامل دیگری مهم در این خرابیها بود. هنگامی که دانشمندان نمونههای خرابشده را بررسی کردند، کشف کردند که در نقاط خرابشده تقریباً یکسوم کمتر از گروههای هیدروکسیل نسبت به نقاط سالم وجود دارد. این موضوع نشان میدهد که قرار گرفتن در معرض گرما احتمالاً فرآیندهای تخریب شیمیایی را در طول زمان تسریع کرده است.
انبساط متفاوت بین پلیآمید و آلومینیوم باعث ایجاد تنشهای دورهای در سطح مشترک میشود. مطالعهای که در سال ۲۰۲۳ توسط NIST انجام شد نشان داد که تغییرات دمایی مکرر (ΔT ≥ 80°C) پس از ۵۰۰۰ چرخه، مقاومت در برابر خستگی را تا ۴۰٪ کاهش میدهد. ترکهای ریز در نقاط تمرکز تنش مانند سوراخهای پیچ و مهره شکل میگیرند و در محیطهای نمای سازهای با سرعت بیش از ۰٫۳ میلیمتر در سال گسترش مییابند و پیوستگی ساختاری را تضعیف میکنند.
جذب رطوبت منجر به تخریب پلیآمید از طریق پلاستیکی شدن — که دمای انتقال شیشهای (Tg) را در رطوبت نسبی ۸۵٪ به میزان ۱۵ تا ۲۵ درجه سانتیگراد کاهش میدهد — و همچنین آبکافت میشود که پیوندهای آمیدی را میشکند. تحت شرایط EN 14037 (دمای ۷۰ درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی ۹۵٪)، پس از ۱۰۰۰ ساعت استحکام تا ۳۰٪ کاهش مییابد و شکستها عمدتاً در فصل مشترک آلومینیوم اکسید شده و پلیآمید رخ میدهد که به دلیل تأثیر توأم دما و رطوبت ضعیف شده است.
اگرچه این مواد در آزمایشهای آزمایشگاهی استحکام کششی بیش از ۱۲۰ مگاپاسکال نشان میدهند، اما حدود یکپنجم ترمال بریکها همچنان پس از استفاده از پلیآمیدهای به اصطلاح "با عملکرد بالا" دچار خرابی میشوند. مشکل به نظر میرسد از تمرکز بیشازحد مهندسان بر ظرفیت بار استاتیک ناشی میشود، در حالی که عواملی مانند تغییرات دمایی در طول زمان، قرار گرفتن در معرض نور خورشید و مواد شیمیایی، و همچنین تنشهای ایجادشده در حین نصب واقعی نادیده گرفته میشوند. هنگام بررسی کاربردهای دنیای واقعی، موادی که بهطور خاص برای مقاومت در برابر خزش طراحی شدهاند، عملکرد بهتری نسبت به موادی دارند که تنها به دنبال حداکثر استحکام هستند. این فرمولهای تخصصی کمتر از ۱٪ تغییر شکل را در دمای ۷۰ درجه سانتیگراد تحت فشار ۱۰ مگاپاسکال حفظ میکنند، که توضیح میدهد چرا در تقریباً نُه مورد از هر ده سیستم نمای ساختمانی تحت نظر در اروپا عملکرد مطلوبی دارند. این امر نشان میدهد که طراحان باید بین عوامل مختلف عملکرد تعادل برقرار کنند، نه اینکه فقط به دنبال یک شاخص واحد باشند.
عملکرد سازهها به شدت به این بستگی دارد که بارهای برشی چقدر به خوبی از طریق ماده هستهای پلیآمید بین نماهای آلومینیومی منتقل شوند. هنگامی که مهندسان این سیستمها را به درستی طراحی میکنند، معمولاً میتوانند به بازده انتقال بار حدود 85 درصد یا بالاتر دست یابند که این امر ناشی از تراز هوشمندانه زنجیرهای پلیمری و میزان مناسبی از بلورینگی در ماده است. آزمایشها نشان میدهند که هنگام استفاده از پلیآمیدهای با ویسکوزیته پایینتر، در دمای حدود 70 درجه سانتیگراد در کاربردهای دیوار پردهای که تحت چرخههای مکرر گرمایش و سرمایش قرار دارند، نرخ حفظ بار حدود 18 تا 22 درصد بهبود مییابد. این بدین معناست که مواد در طول زمان در شرایط عملیاتی عادی در محیطهای ساختمانی واقعی، عملکرد بهتری دارند.
در محیطهای آزمایشگاهی، رابطهای پلیآمید-آلومینیوم تحمل میکنند تنش برشی 4–6 کیلونیوتن/میلیمتر مربع قبل از آغاز لغزش. با این حال، دادههای میدانی کاهشی در حد 30 تا 40 درصد را هنگام قرار گرفتن در معرض چرخههای حرارتی همزمان (+80°C/–20°C) و بارهای مکانیکی ناشی از باد نشان میدهند. این شکاف عملکردی اهمیت رویههای پیری شتابدادهای را که کوپلینگ حرارتی-مکانیکی دنیای واقعی را شبیهسازی میکنند، برجسته میکند.
استاندارد ASTM E2129 روشهای ارزیابی خوبی در اختیار ما قرار میدهد، هرچند چندین جنبه مهم دیگری را که در شرایط واقعی اهمیت دارند، فراموش میکند. به عنوان مثال، مواد اغلب با پدیدهای به نام خزش بلندمدت مواجه میشوند که در آن در طول آزمونهای پویای ۱۰۰۰ ساعته، تغییر شکلی حدود ۱۲ تا ۱۵ درصدی رخ میدهد. سپس قرار گرفتن در معرض شرایط هیدروترمال وجود دارد که میتواند استحکام چسبندگی را حدود ۲۵ درصد کاهش دهد. و همچنین نباید از رفتار حرارتی تسلسلی (ترمال رچتینگ) غافل شد که در آن پس از گذشت بیش از ۳۰۰ سیکل، تخریب دو تا سه برابر سریعتر اتفاق میافتد. هنگامی که مهندسان شبیهسازیهای بارگذاری حرارتی سیکلی را با پروتکلهای موجود ASTM ترکیب میکنند، در واقع پیشبینی بسیار بهتری از خرابیها به دست میآورند. مطالعات نشان میدهند که این رویکرد دقت پیشبینی را در کارهای مهندسی نمای ساختمان بین ۶۰ تا ۷۵ درصد افزایش میدهد. این موضوع تفاوت بزرگی در اعتبارسنجی صحیح سیستمها قبل از نصب ایجاد میکند.
اخبار داغ